ادعای قیمومیّت انگلستان بر بین النهرین (عراق) پس از پایان جنگ جهانی اول، واکـنشهای گوناگونی در کشورهای متعدد جهان، بویژه کشورهای خاورمیانه، ایجاد کرد که بیشترین و مؤثرترین آن-چـنانکه انتظار میرفت-در کشور ایـران بـه وجود آمد؛ گذشته از اعتراضها و سخنرانیها، تظاهرات و نفی و تکذیب هرگونه ادعای قیمومیّت بر عراق، کتابچهای به نام مظالم انگلیس در بین النهرین در چاپخانه مجلس شورای ملی چاپ و منتشر شد که شرح اوضاع داخـلی عراق و چگونگی مقابله با ادعای دولت انگلیس را در بر میگرفت. از آنجا که انتشار این کتابچه، مذاکراتی را در مجلس در پی داشت که بیانکننده سمت و سو و نوع نگاه ایرانیان در برابر این پدیده قرن حاضر است، لازم مینماید بـه چـگونگی تصویب، چاپ و نشر آن در مجلس شورای ملی بپردازیم. در جلسه بعد از ظهر روز پنجشنبه، 27 جدی (دی) 1301/30 جمادی الاول 1341، در چهارمین دوره مجلس شورای ملی، میرزا محمد خان دانش بزرگ نیا، نماینده نیشابور، از میرزا احمد خان قوام السـلطنه (قـوام)، رئیس الوزراء وقت، خواستار پاسخ به دو سؤال او شد؛ سؤال نخست وی درباره کنفرانس لوزان و چگونگی عضویت ایران در آن بود که قوام السلطنه دلایل عدم عضویت دولت ایران را در آن برشمرد و بسیاری از مسائل و موضوعات مطرح شـده در کـنفرانس لوزان را بیارتباط با دولت ایران دانست. سؤال دوم دانش، که گفتگو درباره آن در جلسات بعدی نیز ا دامه یافت، درباره مسائل بین النهرین و ادعای قیمومیّت انگلستان بر این ناحیه (عراق) بود. او به قـوام السـلطنه گـفت: «این دو روزه شایع شده دولت ایـران قـیمومیت انـگلیس را بر بین النهرین تصدیق کرده، اگرچه این مسئله صحت داشت میبایستی به مجلس بیایید. در هر صورت بنده از نقطهنظر علاقه سیاسی دولت ایـران، مـیل دارمـ بدانم از طرف دولت ایران چنین مسئله [ای] تصدیق شده است یـا نه؟استدعا دارم اگـر غیر از این است تکذیب فرمایید.» قوام السلطنه در پاسخ، با اشاره به اینکه ادعای انگلستان مربوط به تصمیم دولتهای درگـیر در جـنگ جـهانی اول بوده، ادعای دولت انگلیس را بیارتباط با دولت ایران دانست، اما تـصریح کرد که«باید حکومت و استقلال بین النهرین موافق میل کامل و آمال اهالی بین النهرین باشد.» سپس افزود: «بـرای اطـلاع عـرض میکنم دولت ایران به هیچوجه حکومت جدید بین النهرین را به رسمیت نـشناخته اسـت.» قوام السلطنه، که این سخنان را به عنوان یک مقام ارشد و رسمی دولت ایران بیان میکرد، مورد تـحسین نـمایندگان مـجلس شورای ملی قرار گرفت و دانش نیز برای تأکید بیشتر بر سخنان او، پیـشنهاد کـرد کـه این تکذیبیه از سوی دولت ایران در جراید و مطبوعات کشور منتشر گردد. اما نظر جمعی از نمایندگان غـیر از آن بـود: «آقـا در مجلس علنی رسما این مسئله تکذیب شد. جرائد هم خودشان خواهند نوشت.» پس از دانش، سـید حـسن مدرس در ادامه همان جلسه به مسئله بین النهرین پرداخت و از اوضاع داخلی آنجا سـخن گـفت. وی بـا اشاره به«یک اطلاعات و نوشتجات، و بلکه یک احکامی از حجج اسلام عتبات عالیات راجع بـه وضـعیات بین النهرین»تاریخچه مختصری از نزدیکی فرهنگ، دین و سرزمین ایران و بین النهرین-که عـراق نـامیده مـیشد-بیان کرد. سپس به قراردادی که در عراق میان دولت انگلیس و ملک فیصل، پادشاه جدید عـراق، امـضا شده بود اشاره کرد و پس از شرح اوضاع داخلی عراق گفت: «بنده با ایـن تـرتیبی کـه نسبت به دخالت انگلیس در بین النهرین عرض کردم، در این مجلس که مرکز مسلمانان است و مـیتوانم بـگویم تـوجه اکثر مسلمانان دنیا به ایران است اظهار تنفر از این فشار و ناملایماتی [میکنم] که از طـرف انـگلیسیها به اهالی بین النهرین وارد میآید.» بعد از مدرس، سلیمان میرزا اسکندری، نماینده مردم تهران، سخنرانی کرد و تـاریخچهای از روابـط موجود میان ایرانیان و مردم عراق را بیان کرد؛ او ضمن اشاره به آثار پادشـاهان قـدیم ایران در بین النهرین و انتخاب برخی از شهرهای آنـ سـرزمین بـه عنوان پایتخت ایران، عراق را بخشی از ایران دانـست و مـتذکر شد که بعد از اسلام، عراق به عنوان مرکز مذهبی ایرانیان مورد
توجه قـرار گـرفت و به علت وجود اماکن مـشرفه در آن سـامان، همه سـاله ایـرانیان بـیشماری به عراق سفر میکنند، یا هـمه ایـرانیان آرزوی زیارت آن اماکن را در سر دارند. ازاینرو از دیگر نمایندگان و حاضران در جلسه پرسید: «چطور مـمکن اسـت تصور کرد یک نفر ایرانی مـسلمان، خواه از نظر [ایرانی بودن] و خـواه از نـظر مذهب بتواند یک لحظه از فـکر عـراق عرب خارج شود و خدای ناکرده در قلبش تصور کند که این سرنوشت عراق عـرب و صـدماتی که به هالی آن صفحه وارد مـیآید، غـیر از صـدماتی است که بـه مـا وارد میشود. تمام در این زحـمت و مـحنت شریک و سهیم هستیم و صدماتی است که بر ما [نیز] وارد میآید.» سلیمان میرزا در سخنرانی خود بـه هـمان اسناد و مدارکی اشاره کرد که پیـش از او مـدرس به عـنوان«احـکام حـجج اسلام عتبات عالیات»از آنـها یاد کرده بود. وی این اسناد را در دست داشت و هنگام سخنرانی، به نمایندگان نشان میداد: «تلگرافاتی کـه عـلما و اهالی آنجا [بین النهرین] بر علیه این مـعاهده [معاهده انـگلیس و مـلک فـیصل] کردهاند تـماما سوادش اینجا مـوجود اسـت و اگر آقایان میل داشته باشند ممکن است مفصلا دیده شود.» این مقاله به معرفی کتابچه "مظالم انگلیسی ها در بین النهرین" بعد از سالهای جنگ اول جهانی می پردازد.