دولت انـگلستان، کـه از انعقاد قرارداد 1919 با دولت وثوق الدوله، طـرفی نـبسته و به اهدافش دست نیافته بود، در پی طراحی و اجرای برنامه جدیدی برای تحقق هدفهای قرارداد بود. ازاینرو در نیمه دوم 1299، ژنرال آیرونساید با همدستی سرپرسی لورن، وزیرمختار انـگلستان در ایـران، مشغول تدارک مقدمات کـودتا شـدند. آنان ابتدا از طریق تبانی با احمد شاه، استارو سلسکی، فرمانده روسی قوای قزاق را برکنار و سردار همایون ضعیف و سستاراده را جانشین او ساختند. اندکی بعد آیرونساید، سردار همایون را معزول و رضا خان میر پنـج، فـرمانده آتریاد تبریز را به جای او منصوب کرد. آیرونساید، چند روز پیش از کودتای سوم اسفند 1299 و پس از آنکه قرار و مدارهای لازم را با مجریان کودتا گذاشت، راهی بین النهرین شد. رضا خان که پس از کودتا لقب سردار سـپه گـرفته بود، از 4 اردیـبهشت 1300 تا آبان 1302 در شش کابینه (سید ضیاء الدین طباطبایی و قوام السلطنه با دو کابینه و مستوفی الممالک و مشیر الدوله با دو کـابینه) در پس وزارت جنگ ماند و از هیچ کوششی برای توسعه و تحکیم قدرت خویش دریغ نـورزید. ایـن در حـالی بود که اکثریت نمایندگان مجلس چهارم مخالف او بودند و شاه و رئیس الوزراء چندان دلخوشی از او نداشتند. در 15 مهر 1302، زمانی که نـشانههای ضـعف و تزلزل کابینه مشیر الدوله آشکار گردیده بود؛ سید محمد صادق طباطبایی، سلیمان میرزا اسـکندری، کـریم خـان رشتی و سرلشکر خدا یار خان خدا یاری، شبانه به منزل سردار سپه رفتند. آنان هـم قسم شده، محرمانه پیمان بستند تا تحت ریاست رضا خان، دولتی قادر و لایـق تشکیل دهند و هدف ایـن دولتـ حفظ استقلال و تمامیت ارضی ایران و اصلاح امور کشور از اساس باشد. در آخرین روزهای مهر 1302 که مشیر الدوله، رئیس الوزرای خسته و ناتوان استعفا کرد، شرایط برای رئیس الوزرایی سردار سپه فراهم شد. مـستوفی الممالک حاضر به پذیرش سمت ریاست دولت نشد؛ قوام السلطنه، دیگر مشتری پر و پا قرص آن مقام، اندکی پیش از این به اتهام توطئه برای ترور وزیر جنگ، دستگیر و تنها با خواهش و تمنای احمد شـاه؛ رضـا خان به تبعید او به اروپا رضایت داده بود. در چنین شرایطی، شاه، در 3 آبان 1302، ناگزیر از صدور فرمان ریاست وزرایی سردار سپه گردید و همزمان با آن، در اعلامیهای، مردم را از سفر قریب الوقوع خود به فرنگ آگاه سـاخت. رضـا خان که از حمایت انگلستان نسبت به خود اطمینان داشت؛ برای جلب پشیتبانی روسها، عناصر چیگر از حزب سوسیالیست را وارد کابینه خود کرد. سلیمان میرزا اسکندری، امان اللّه خان عز الممالک اردلان و مـیرزا قـاسم خان صور اسرافیل، سه عضو حزب سوسیالیست بودند که در دولت سردار سپه به ترتیب عهدهدار وزارت معارف و اوقاف، فوائد عامه و کفیل وزارت داخله شدند. محمد علی فروغی، ابو الحسن معاضد السـلطنه پیـرنیا کـه هردو از اعضای لژ ماسونی بیداری ایـران بـودند و یـنز محمود خان مدیرالملک جم، سرلشکر خدایارخان و حسین خان عدل الملک دادگر، دیگر وزرای کابینه سردار سپه را تشکیل میدادند.
نـخستین بـیانیه سـردار سپه به عنوان رئیس دولت و وزیر جنگ، حاوی نـکتههای درخـور توجهی است. او با اشاره به اینکه وضع قشون، امنیت و اقتدار حکومت مرکزی با سه سال قبل (منظور پیش از کـودتای 1299) تـفاوت اسـاسی کرده است، خاطرنشان ساخت: «تا امروز مملکت را امن میکردم و نـمیتوانستم به کار دیگر برسم. از امروز ان شاء اللّه به سایر کارها رسیدگی میکنم.» و در پایان، اساس برنامه دولت خویش را دو اصل حـفظ حـقوق مـلت و اجرای قانون برشمرد. این مقاله به پروژه جمهوری خواهی رضاخان از ابتدا تا آخر می پردازد.