اصلاحات ارضی با هدف تعمیق حضور حکومت پهلوی در روستاها و ایجاد پایگاهی برای آن در جامعه روستایی طراحی و اجرا شد. اجرای این برنامه، صورتبندی اجتماعی روستاها را تغییر داد و نتایجی خلاف خواستههای طراحان و مجریان به بار آورد؛ از یک سو نارضایتی را در روستائیان افزایش داد و با جذب طبقه مالک روستایی در ساختار اداری و اقتصاد شهری، خلأ قدرتی را در روستاها ایجاد کرد و از سوی دیگر روند مهاجرت از روستا به شهر را در دو قالب موقت (روزانه، هفتگی) و دائم افزایش داد. مهاجران دائم در شهرها، طبقه پرولتاریای شهری رابه وجود آوردند وبه دلیل بحران هویتی و فرهنگی که در نتیجه اجرای سیاستهای مدرنیزاسیون بر آنها عارض شده بود و احساس از خود بیگانگی ناشی از آن، بانهادهای مذهبی واسلامسیاسی که پاسخگوی چنین نیازی بود، مرتبط شدند. افزایش تحصیلات و آگاهی ملی، پیوند این دسته از مهاجران را با مبارزات انقلابی بیشتر کرد. مهاجران دائم و موقت در رفت و آمد به روستاها، درانتقال مبارزات انقلابی به روستاها نقش مهمی داشتند. آنها علاوه بر شرکت دراعتراضات شهری، به ساماندهی بخشی از مبارزات انقلابی در روستاها پرداختند. هدف نوشتار حاضر، تبیین تأثیر اجرای برنامه اصلاحاتارضی بر ساختار اجتماعی و اقتصادی روستاها و پیوند یافتن جامعه روستایی با مبارزات انقلابی است. نویسنده این مقاله بر آن است که با بررسی اسناد آرشیوی و استفاده از دیگر منابع، الگویی بر ای فهم این موضوع به دست دهد که کدام قشرهای اجتماعی مبارزات انقلابی را به درون روستاها بردند؟