بی شک یکی از مهم ترین پیامدهای جنگ جهانی دوم برای منطقه خاورمیانه ، ایجاد رژیم صهیونیستی در قلب جهان اسلام و عرب است. اسرائیل اگرچه با نقشه ها و تلاشهای گسترده صهیونیستها ، در قالب ترور ، اشغال و کوچ اجباری ساکنین اصلی فلسطین ، شکل گرفت ، اما هم در مرحله تأسیس و هم پس از آن، به شدت نیازمند حمایت کشورهای غربی از موجودیتش بوده است ، به نحوی که اگر این حمایتهای سیاسی ، مالی و نظامی نبود اکنون دیگر از اسرائیل خبری نبود. در تبیین علت حمایت غرب و بویژه آمریکا از اسرائیل دلایل مختلفی ذکر می شود. از آن جمله وجود سیستم مشابه حکومتی ، تاریخ و سرنوشت مشترک دو ملت ، دلایل و پیش گوییهای مذهبی ، منفعت و اهرم سیاسی و دلایل انسان دوستانه . اگر چه هر یک از دلایل ، ما را بر پدیده ها و جنبشهای اجتماعی و مذهبی خاصی مثل صهیونیسم مسیحی ، راست مسیحی و همچنین پیوندهای عمیق استراتژیک و ... رهنمون می باشد؛ اما بحث ما در اینجا بیشتر پیرامون دلیل آخر یعنی نگاه انسان دوستانه غرب مسیحی به صهیونیسم است . نگاه انسان دوستانه حکایت از رنج و مشقت زیادی است که ادعا می شود یهودیان در طول تاریخ و بویژه در طول جنگ جهانی دوم از طرف مسیحیان اروپایی متحمل شده اند و اینک غرب ، چه به دلیل انجام این ظلم و چه به خاطر سکوت در برابر این اعمال ، موظف به جبران رفتار گذشتگان خود است و باید از اسرائیل به عنوان نماینده یهودیان جهان ، حمایت بی حد و حصر کند. اما این رنج و مشقت و ظلم ادعا شده چیست؟ یکی از بارزترین پاسخها به این مسئله را باید در هولوکاست جستجو کرد. ادعا می شود که یهودستیزی آلمان نازی در طی جنگ دوم ناشی از ایده «راه حل نهایی است که منجر به قتل عام عامدانه حدود شش میلیون یهودی در سرزمینهای تحت حاکمیت و یا متحد با رایش گردیده است. آیا واقعا شش میلیون یهودی در جنگ دوم به خاطر یهودستیزی رایش کشته شدند؟ به بیان دیگر، این نوشتار به دنبال تحلیلی آماری و ارزیابی کلی از آمارهای ارائه شده در ارتباط با کشتار یهودیان است.