حسن شمس آبادی
قیام گوهرشاد را می توان تقابل روحانیت مشهد با مظاهر بی دینی و مذهب زدایی رضاخان دانست. با تثبیت پایه های سلطنت پهلوی، رضاخان که قدرت مطلقه را در دست داشت سعی کرد با پیاده کردن آنچه که او خود پیشرفت و تعالی جامعه م یخواند، از دول اروپایی و غربی عقب نماند و جهت نایل شدن به این مسئله آغاز ترقی مردم ایران را در حضور زنان بی حجاب در جامعه می دانست، لذا پس از سفری که به ترکیه داشت، سعی کرد با تمسک به روش کمال آتاتورک در ترکیه و امان الله خان پادشاه افغانستان که قبلاً در این راه گام برداشته بودند، ایران را با اجرای کشف حجاب به مرزهای تمدن نزدیک سازد. اجرای کشف حجاب در ایران که مردم آن پایبند به مذهب و سنت های دینی بودند، موجی از مخالفت ها و اعتراضات را به همراه داشت. انتشار خبر برپایی جشن شیراز و ضرب و شتم حسام الدین فال اسیری و همچنین تبعید دو تن از روحانیون تبریز، آیت الله حسین قمی مرجع خطه خراسان را بر آن داشت تا جهت ممانعت از اجرایی شدن کشف حجاب به تهران عزیمت و در این باره با رضاخان ملاقات و گفتگو کند. محاصره شدن ایشان در باغ سراج الملک در شهرری، موجبات ناراحتی بیت ایشان و مردم مشهد را فراهم کرد. ورود شیخ محمدتقی بهلول به مشهد و اطلاع یافتن او از وقایع اتفاق افتاده باعث شد تا در حرم رضوی حضور یابد و پس از استخلاص از اتاق کشیک های حرم طی سخنانی محاصره آیت الله قمی را محکوم و مردم را به حمایت از ایشان فراخواند. پس از سخنان او بود که مردم به یکباره به خروش آمده و از او خواستند تا بیشتر در این باب سخن بگوید و راهکار مناسبی برای مقابله با این گونه اقدامات ناصواب ارائه دهد. وی هم آنها را به گسترش تحصن در حرم رضوی فراخواند. اخبار تحصن، رضاخان را عصبانی و تا حدودی وحشت زده کرد، لذا طی دستوری از حاکم نظامی مشهد خواست مردم را تحت هر عنوانی که شده پراکنده سازد. اولین یورش مأموران نظامی در صبح جمعه نوزدهم تیرماه 1314 ش به وقوع پیوست؛ زمانی که مأموران با محاصره کردن مسجد گوهرشاد مانع از ورود مردم به داخل مسجد شدند. به گفته خود بهلول در خاطراتش، او طی ملاقات با عده ای از دولتیان و روحانیون مشهد به توافق نسبی رسیدند. اما در عمل کاری از پیش نرفت. کشتار اولیه مردم، هشت تن از علما را بر آن داشت تا طی تلگرافی به رضاشاه از او بخواهند تا ضمن عدم اجرای کشف حجاب به این غائله خاتمه دهد، اما او از سر غرور و بی اعتنا به این درخواست جواز ورود سربازان به حرم و حتی تیراندازی به سوی مردم را صادر کرد. با عقیم ماندن رایزنی های آیات عظام شیخ مرتضی آشتیانی، حسین فقیه سبزواری و نهاوندی با مقامات دولتی، یورش نظامیان به متحصنین حرم رضوی در روز یکشنبه بیست و دوم تیرماه به وقوع پیوست و در نتیجه تعداد بسیاری از متحصنین هدف گلوله های سربازان قرار گرفتند. با پایان یافتن قیام گوهرشاد، رژیم در اقدامی نابخردانه تعداد زیادی از علما را بازداشت کرد؛ عده ای، تَرک وطن کرده و متواری شدند؛ عده ای تبعید شدند؛ برخی از مناصب دولتی برکنار شدند؛ خانه افرادی که به پناهندگان حادثه پناه داده بودند، تخریب شد و... در مقاله پیش رو سعی شده با ریشه یابی زمینه های قیام، روند حوادث مورد بازخوانی قرار گیرد.
آیت الله سید محمدهادی میلانی از جمله مراجع و اعاظم مشهد بودند که به همراه آیت الله سیدحسن طباطبایی قمی نقش مهمی را در گسترش نهضت امام در مشهد ایفا کردند. پس از قیام پانزده خرداد، رژیم امام و تعدادی از علما را بازداشت کرد. این اقدام باعث صدور اعلامیه هایی از سوی علما و به ویژه میلانی گردید. میلانی جهت آزاد ساختن امام و دیگر علما، به تهران مسافرت کرده و در جمع علمای مهاجر حضور یافت. حضور او بر رونق جلسات آنها افزود. میلانی به زودی جایگاه خود را در بین علمای مهاجر یافت و به همراه سه تن دیگر از علما به عنوان مرجع تصمیم گیرنده و همچنین سخنگو به مقامات کشور معرفی شد. فعالیتهای علمای مهاجر در آن برهه از اهمیت زیادی برخوردار بود. فعالیت های آنها در تأیید مرجعیت امام و دیگر فعالیت های سیاسی از اهمیت بسیاری برخوردار است. صدور اعلامیه های علما در مناسبت های مختلف در زمانی که رهبر نهضت در زندان به سر میبرد، نقش مهمی در آگاه ساختن و روشنگری مردم داشت. تحریم انتخابات بیست و یکم شورای ملی از سوی علمای مهاجر مشروعیت رژیم را که مدعی انتخاباتی آزاد و در محیطی پر از دموکراسی بود زیر سئوال برد.
حادثه مسجد فیل ازجمله حوادث مهم انقلاب اسلامی در مشهد است که پس از قیام پانزده خرداد و مهاجرت علما به تهران بوقوع پیوست. این حادثه زمانی رخ داد که واعظ شهیر سید عبدالکریم هاشمی نژاد جهت ایراد سخنرانی به مسجد فیل واقع در پایین خیابان دعوت شد. در شب بیست و سوم مهرماه ۱۳۴۲ ش سومین جلسه از این سلسله سخنرانیها، جمعیتی حدود شش هزار تا هفت هزار نفر جهت استماع سخنرانی هاشمی نژاد گرد هم آمدند. ایشان با تشریح لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی، از سیاستهای رژیم در تساوی ظاهری حقوق زن و مرد، بازداشت امام و دیگر علما پس از قیام پانزده خرداد و همچنین وجود اختناق و عدم وجود آزادی در کشور انتقاد کرد. ایشان در بخشی دیگر از سخنان خود اسدالله علم را تهدید کرد. ساواک مشهد که از چندی پیش از سخنرانی ها و روشنگری های وی احساس خطر کرده بود پس از رایزنی و کسب مجوز از استاندار خراسان و ساواک مرکز دستور بازداشت هاشمی نژاد را صادر کرد. با صدور مجوز بازداشت هاشمی نژاد، ساواک مشهد تصمیم گرفت تا جهت ارعاب هر چه بیشتر مردم ایشان را در انظار عمومی و مقابل چشم همگان بازداشت نماید. بازداشت او که به اذعان خود ساواک با بیت دبیری صورت گرفت موجب ایجاد تنش و درگیری نیروهای مذهبی با نیروهای شهربانی گردید. در نتیجه این درگیریها تعدادی کشته و زخمی شدند. بازداشت واعظ معروفی چون هاشمی نژاد، تدابیر امنیتی و حفاظتی ساواک پس از حادثه، ارعاب و تهدید مراجع و همچنین تهدید طلاب حوزه مبنی بر اعزام آنها به خدمت سربازی اوضاع را وخیم تر ساخت. اما این گونه اعمال مردم را از صحنه خارج نساخت با تلاش هایی که از سوی علمای مشهد از جمله حسنعلی مروارید و شیخ مجتبی قزوینی صورت گرفت و همچنین به دستور آیت الله میلانی بازار مشهد تعطیل و تظاهرکنندگان در مقابل استانداری تجمع کرده، خواستار اشدّ مجازات برای مسببین حادثه شدند. در راستای حمایت از هاشمین ژاد همچنین آیت الله خویی از مراجع نجف طی ارسال تلگرافی به آیت الله العظمی سیدمحمد هادی میلانی، از ایشان خواست تا از هیچ کوششی در راه آزاد ساختن ایشان دریغ ننماید. برگزاری مجالس روضه خوانی و یادبود برای شهداء حادثه، انتشار اعلامیه های همدردی با بازماندگان حادثه و صدور اعلامیه مراجع از دیگر کارهای سازمان یافته علما و مردم مشهد در این برهه بود. این حادثه تنها محدود به استان نبود بلکه مبارزین با تهیه اعلامیه هایی در محکومیت عاملین حادثه، آن را در شهرهای دیگر ازجمله در تهران منتشر کردند تا ملت به عمق جنایات رژیم آگاهی حاصل کنند. حمایت های مکرر علما و طلاب حوزه علمیه مشهد و پیگیری های مجدانه آنها باعث شد تا رژیم هاشمی نژاد را پس از سه ماه در تاریخ ۲۴ / ۱۰ / ۴۲ آزاد سازد. بازداشت های مکرر وی از تلاش هایش نکاست، چنانچه پس از مدت زمان کوتاهی به دعوت علمای اصفهان به آن شهر سفر و در مسجد سید این شهر سخنرانی کرد. مقاله پیش رو سعی دارد تا جریان وقوع این حادثه را تا حد ممکن برای خوانندگان شفاف تر سازد.
تهران، خیابان شهید دستگردی (ظفر)، نبش گوی آبادی، پلاک 75 تلفن 26705079 - 26705089
© کلیه ی حقوق مادی و معنوی متعلق به موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی می باشد.