مینا رئیسی
با آغاز قرن بیست میلادی نفت به عنوان منبع انرژی ارزان به جای زغالسنگ، مورد توجه قرار گرفت. از آنجا که انرژی منبع حیاتی صنعت و تکنولوژی، و صنعت و تکنولوژی موجب تکوین قدرت اقتصادی است، بنابراین به عنوان ابزار سلطه خیلی زود طرف توجه استعمارگران قرار گرفت. در سال 1901م ویلیام ناکس دارسی مهاجر انگلیسیتبار استرالیایی موفق به کسب امتیاز نفت جنوب ایران شد. پس از کشف نفت در سال 1908م شرکت نفت انگلیس و ایران تشکیل شد. دیری نگذشت که نفت جایگاه تعیینکنندهای در اقتصاد و در نتیجه در سیاست جهانی پیدا کرد و هر جا نفت پیدا میشد، همانجا مطمح نظر و محل رقابت استعمارگران بود. به گونهای که بسیاری از صاحبنظران و مورخان معتقدند که در همه تحولات بزرگ و کوچک جهانی، حتی دو جنگ جهانی، و سپس جنگ سرد، رد پای نفت دیده میشود. در ایران نیز شرکت نفت انگلیس و ایران خیلی زود به جایگاه تعیینکنندهای در سیاست ایران دست یافت و به شکل دولتی در دولت درآمد. قبل از کشف نفت در ایران در ابتدای قرن 20 م، ایران در سیاستهای استعماری انگلیس به عنوان دروازه هند مورد توجه بود. اما با کشف نفت، دیگر ایران به عنوان دروازه هند مطرح نبود بلکه خود ایران در محور قرار گرفت. منابع و ذخایر با ارزش نفت ایران برای سیاستهای جهانی انگلیس اهمیتی غیرقابل چشمپوشی داشت. لذا، از همان ابتدا دولت انگلیس با پشتیبانی از امتیاز دارسی و مشارکت در سهام شرکت نفت ایران و انگلیس منابع نفت ایران را به طور ارزان و در واقع رایگان تحت کنترل خود درآورد، بطوری که در بسیاری موارد برتری خود در عرصه سیاست جهانی و در برابر رقبا را مانند پیروزی در جنگهای جهانی مدیون نفت ایران بود. در طی نیم قرن سلطه انگلیس بر نفت و در واقع بر کشور ایران، ایرانیان در جنبههای سیاسی، اقتصادی،... خسارات غیرقابل جبرانی از استعمار انگلیس متحمل شدند. در واقع نفت باعث تحکیم و گسترش سلطه و نفوذ انگلیس بر ایران گردید، به طوری که در مهمترین رخدادهای تاریخ معاصر کشور، فعالیتهای استعماری و مداخلات انگلیس برای حفظ منافع نفتی، در امور کشور به وضوح مشاهده میشود. از جمله، موارد بسیاری از عزل و نصب وزراء و حتی تغییر حکومتها و قراردادهای استعماری و اشغال کشور در جریان جنگهای جهانی و نقض استقلال و حاکمیت کشوری مستقل، نمودهایی از تلاشهای انگلیس برای حفظ منافع نفتی این کشور در ایران میباشند. امتیاز دارسی که منافع ایران را تأمین نمیکرد از همان ابتدا مورد اعتراض و باعث نارضایتی ایرانیان بود. این نارضایتیها سبب شد که حتی در دوره پهلوی اول این قرارداد لغو و قرارداد 1933 بجای آن منعقد شود. قرارداد 1933 خیانتی دیگر به ایران بود و در واقع قرارداد خیانتبار دارسی را برای شصت سال دیگر (تا سال 1993) تمدید کرد. از همین رو پس از پایان جنگ جهانی دوم و تغییر آرایش و موازنة قوا در جهان، ملت ایران با انتهاز فرصت برای احقاق حق خود، نهضتی بینظیر به راه انداخت که در جریان آن نفت ملی شد. ملی شدن نفت ایران تأثیر زیادی بر سیاستهای جهانی و بیداری ملتها داشت.
تهران، خیابان شهید دستگردی (ظفر)، نبش گوی آبادی، پلاک 75 تلفن 26705079 - 26705089
© کلیه ی حقوق مادی و معنوی متعلق به موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی می باشد.