انزوای سیاسی اسرائیل، نتیجه منطقی تحمیل شدن به جغرافیایی محصور از مسلمانان است که از همان ابتدا به دغدغه و معضلی بنیادین برای سیاست اسرائیل و بقای آن مبدل شد. سایه سنگین این معضل موجب شد تا بنیانگذاران اسرائیل از ابتدای تأسیس این رژیم جعلی با طرح استراتژی پیرامونی، تمام سعی خود را برای یافتن راهکارهای عملی برون رفت از انزوای سیاسی از طریق برقراری و گسترش روابط سیاسی با کشورهایی نظیر: ایران، ترکیه، اتیوپی و... به کار بندند. از این میان، دولت ایران به دلایل مختلف، از جایگاهی ویژه در سیاست پیرامونی اسرائیل برخوردار میشود. نویسنده این مقاله، با استناد به اسناد و مدارک رسمی انتشار یافته توسط وزارت خارجه رژیم صهیونیستی تا سال 1950 میلادی، ضمن اشاره به دلایل اهمیت شناسایی اسرائیل توسط رژیم شاه، به تشریح روابط ایران و رژیم صهیونیستی میپردازد. اما آنچه که ورای هدف اصلی، خواننده را از هر ذوق و سلیقة سیاسی به تأمل وامیدارد، القای تصویری مستند و ناخواسته از فساد دربار و مقامات بلندپایه رژیم شاه است؛ که نشان میدهد چگونه گستردگی فساد در رأس یک نظام سیاسی و رواج مشی کاسبکارانه، موجب تحقیر یک ملت و زیر پا گذاشتن عزت مردمان آن در ازای مبلغی خصوصی از دشمن میشود و ظرفیتی عظیم برای تحقق اهداف دشمن را فراهم میسازد. از آنجا که مقالة پژوهشی حاضر - The Iranian Connection in Israel, Foreign Policy: 1948-1951 Uri Bialer Middle East Jornal Vol. 39, No. 2 (Spring, 1985), pp. 292-315. - متکی و مستند به روایت اسناد وزارت خارجه اسرائیل است، بیتردید میتواند در تکمیل سایر آثار و کتب منتشر شده در ایران نقش بسزایی ایفا نماید. از این رو ترجمه کامل آن در این شماره از فصلنامه منتشر میگردد.