دولت انگلستان با اتکاء به قدرت نیرومند دریایی خود پا به خلیجفارس نهاد و طی سالیان متمادی با استفاده از سوءسیاست دولت مرکزی ایران، ضعف قوای نظامی و دریایی ایران، انعقاد قرارداد با شیوخ عرب منطقه، ... حضوری فعال در این ناحیه داشت. بریتانیای کبیر ذره ذره و آرام آرام تسلط خود را توسعه داد. علاوه بر هندوستان، کشف نفت در این منطقه و ظهور بلشویسم در روسیه در ابتدای قرن بیستم، دلمشغولیهای انگلستان را در این منطقه بیشتر کرد.
جنگهای اول و دوم جهانی که هر دو منجر به اشغال ایران گردید، انگلستان را وادار نمود که نیروی نظامی ثابتی در منطقه داشته باشد و ملی شدن نفت در ایران و کانال سوئز در مصر به این حضور رنگی دیگر بخشید. اما به تدریج ناتوانیهای مالی آن دولت و تعویض استراتژی غرب در برابر شوروی در خلیجفارس و اقیانوس هند، موجب شد انگلستان نیروهای نظامیاش را از منطقه خارج کند. اما پیش از این خروج باید تکلیف هر قطعه از منطقه و نیز نیروی جایگزین انگلستان به روشنی مشخص میشد. استقلال بحرین، پیدایش امارات عربی متحده و تقویت نیروی دریایی ایران از ویژگیهای استراتژی جدید غرب در خلیج فارس بود.