کلمه«سانسور» Censor (انـگلیسی) از واژه لاتـینẓCensereẒسـاخته شده و معنی آن اندازهگیری، برآورد کردن، قضاوت و محاسبه است؛ اما عموم مردم، پنهانکاری و حذف کـردن معنی میدهد. این واژه از نظر نویسندگان و کتابخوانان و روشنفکران مفهومی ناپسند و نفرتانگیز دارد. کاربرد و آشناواری ایـن کلمه همزمان با آغـاز صـنعت چاپ و انتشار روزنامه و کتاب به دوره ناصر الدین شاه قاجار بازمیگردد. از آن هنگام به بعد، به مرور کلمهء«ممیزی» معادل سانسور دانسته و جایگزین شد و بالتبع بار منفی آن را نیز به خود گرفت. در کنار کـلمات سانسور و ممیزی، واژهء همپوشان و مرتبط«تفتیش» بیشتر به گوش اهل نظر آشناست. در معنی سرراستی و ساده سانسور و ممیزی، حذف کردن و پوشاندن (امحاء) مطلب یا موضوعی است که سانسورچی یا ممیز وظیفه دارد تـا آن را از آگـاهی و چشم مخاطب دور بدارد. اگر برای سانسور به معنی حاد و خشن کلمه بخواهیم در گذشتههای دور سابقهای بجوییم، باید به «کتابشویی»و «کتابسوزی» هم نظر کنیم. از این نوع دومی-در ایران-دو واقعه در یاد اهالی کـتاب بـاقی است: کتابسوزی محمود غزنوی در ری (ر. ک: تاریخ غزنویان، ادموند باسورث) و هلاکو خان مغول در کتابخانه اسماعیلیه در الموت (ر. ک: مقدمه اخلاق ناصری، مجتبی مینوی) . البته نوعی کتابسوزی و کتابشویی ارادی و شخصی هم از گذشتهها و گذشتگان نقل کـردهاند کـه اساسا بر مصلحتبینی و عاقبتاندیشی صاحبان آثار-غالبا درسالهای آخر عمرشان-مبتنی بوده است. اقدام مرحوم علامهء طباطبایی در از بین بردن اشعارشان نمونهای مثالزدنی است.