بهترین راه برای شناخت هر سازمان و گروه؛ اعم از فکری، اجتماعی و سیاسی، بررسی کارکرد و رفتارها و نقادی آن است. از سوی دیگر وقتی این بررسی و ارزیابی درست خواهد بود که در بوتة زمان و تاریخ و پس از گذشت موجهای اولیه (اعم از هیجان ها، شایعه ها و غوغاها و آثار زودگذر و...) و تثبیت شرایط و همچنین پدیدار گشتن آثار و نتایج آن حرکت و عمل صورت گیرد و در این زمان است که مورخ آگاه و بیغرض میتواند به دور از هیاهو و حتی تمایلات و احساسات شخصی خود و دیگران با نگاهی به گذشته و چگونگی رویداد و همچنین آثار و نتایج آن به قضاوت و نتیجه گیری بپردازد. حرکت مسلحانه سازمان مجاهدین خلق در تاریخ ۳۰ خردادماه سال ۱۳۶۰ نیز خارج از این قاعده نیست. امروز که نزدیک به سه دهه از آن روزگار می گذرد، بسیار شفافتر میتوان آن را بررسی کرد زیرا علاوه بر بررسی ریشهها و چگونگی آن به آثار و نتایج و بهرههای آن حرکت نیز دسترسی داریم. جامعة در حال ثبات و پویای امروزی بسیار بهتر میتواند به گذشتة خویش نظر اندازد. امروز به لطف مخالفان و موافقان، اسناد و واقعیت های زیادی آشکار شده است. این اسناد و واقعیت ها در بین خاطرات و مصاحبه های افراد مختلف از گروه های اپوزیسیون، اعضای جداشدة سازمان مجاهدین خلق (که البته هنوز هم برخی با جمهوری اسلامی مخالفت می نمایند) و حتی بیانیه ها و مصاحبه های خود سازمان مجاهدین خلق به منظور دفاع از حرکت سال ۶۰ خویش در نزد هواداران و منتقدان، انعکاس یافته است و کار تحلیل تاریخی را از حدس و گمان به سوی واقعبینی و راستگویی سوق می دهد.