سال 1357، کشور ایران شاهد خیزش همگانی مردم مسلمان علیه حکومت سلطنتی محمدرضا پهلوی بود. تدابیری همچون «دولت آشتی ملی» شریف امامی و یا دولت نظامی ازهاری نیز نتوانسته بود مردم بپاخاسته را فریب داده یا سرکوب کند. در چنین شرایطی سایروس ونس (وزیر امور خارجه آمریکا) در مورد اوضاع ایران در اواخر آبان ماه 1357، اظهار میدارد: فشار کاخ سفید برای وادار ساختن شاه به استفاده از نیروی نظامی برای سرکوب مخالفان، افزایش مییافت. من با سولیوان و مشاوران خود در وزارت خارجه در مخالفت با این نظر هماهنگ بودم و فکر میکردم که استفاده از نیروی نظامی برای سرکوب مخالفان موجب از هم پاشیدن ارتش خواهد شد زیرا بیش از پنجاه درصد نیروهای مسلح را سربازان و افسران وظیفه تشکیل میدادند. اما باید دید این مقامات کاخ سفید که به قول ونس، شاه را تحت فشار قرار داده بودند تا از نیروی نظامی برای سرکوب مخالفان استفاده کند، چه کسانی بودند؟ منصور رفیعزاده (رئیس پایگاه ساواک در آمریکا)، این موضوع را چنین شرح میدهد: در ماه نوامبر سال 1978 شنیدم که برژینسکی ( مشاور امنیت ملی کارتر)، و زاهدی (سفیر ایران در آمریکا) طرفدار یک کودتا در ایران بودند. هنوز نمیدانم که کدامیک از آن دو نفر طراح اصلی آن عقیده بوده و دیگری را با خود همدست کرده، ولی مطمئن هستم که هر دو نفر آنها آن را تأیید نمودهاند. در ادامه برای کودتا علیه انقلابیون، ژنرال هایزر به ایران آمد.