بهاییت به عنوان آیینی بدعت آمیز، همواره با مخالفت روحانیت شیعه رو به رو بوده است. منافع مشترک بهاییان و رژیم پهلوی بر سر اسلام ستیزی و همکاری استراتژیک بهاییان و پهلوی ها، حساسیت مرجعیت و عالمان شیعه را بیشتر کرد. هنگامی این حساسیت مضاعف شد که مناسبات رژیم پهلوی اسرائیل بهاییان به پیمانی سه جانبه و نانوشته ای منجر گردید. رضاشاه به دلیل حقارت و نیز دشمنی اش نسبت به اسلام و ساختار مذهبی جامعه ایران کسانی را در مناصب مهم دولتی می گماشت که مانند خود او بیگانه یا معارض با این بافت بودند. بدین سان افراد وابسته به گروه های دینی خاص به ویژه بابی ها و بهایی ها را در اداره دیوانسالاری به کار گماشت که بزودی به قدرت برتر سیاسی و اقتصادی ایران تبدیل شدند.