رقابت انگلیس و روسیه که در اواخر قرن هجدهم شروع شده بود با توسعه روسیه در آسیای مرکزی به نقطه اوج خود رسید. گسترش روسیه عوامل متعددی داشت. یکی از این عوامل مهم حل مسئله شرقی (امپراتوری عثمانی) و ایجاد میانب ری در شاه راه قسطنطنیه و تنگه ها بود. از آنجا که تنگه های بسفر و داردانل از سوی بریتانیا احاطه شده بود، روسیه مجبور بود فشار را بر قلب امپراتوری یعنی هندوستان وارد کند. خلأ قدرت در سرزمین پهناوری که از یک سو از دریای مازندران تا مرزهای چین امتداد میی افت و از سوی دیگر از افغانستان تا دشت های سیبری گسترده شده بود، حقیقتی بود که برای روسیه جذاب مین مود. هدف دیگر روسیه را می توان دستیابی به راه آبی دانست که آن را در خاورمیانه و خاور نزدیک به اقیانوس متصل می کرد؛ یعنی خلیج فارس. این اهداف روس های تزاری، موجب برانگیخته شدن مبارزه شدید بریتانیا می شد، که خود پیش از این منابع سرشاری در منطقه و ایران داشت. آنچه که بهبازی بزرگ (The Great Game) شهرت دارد، در واقع به همین رقابت و همکاری میان روسیه و انگلستان اشاره دارد که از میان سده نوزدهم و برای سلطه جویی بر منطقه پهناور
میان دریای خزر و دریای عرب به راه افتاد و در قرن بیستم هم ادامه یافت. این مقاله ضمن بررسی زمینه های بازی بزرگ در ایران و خلأ قدرت ناشی از انقلاب ۱۹۱۷ روسیه، تلاش می کند به تحلیل نقش انگلستان در برکناری استاروزلسکی از فرماندهی تیپ قزاق ایرانی و تشویق رضاخان به کودتا بپردازد.