از ویژگیهای شعر فارسی در دوران معاصر، گرایش هدفمند و آگاهانه به جامعه و سیاست بوده است. این خود از تفاوتهای آشکار شعر معاصر با شعر کلاسیک ایران است که در دوران معاصر با مداخلات کشورهای استعماری مواجه بوده است. چند و چون حضور استعمار در ایران، به ویژه در قرن بیستم میلادی از موضوعات پردامنه تاریخ معاصر ایران و نقش دولت استعماری انگلیس در این میان به دلیل مداخلات بی انقطاع و گسترده، چشمگیرتر است. حضور مداخله جویانه استعمار مخصوصاً دولت استعماری انگلیس، از مسائل مهم و مؤثر اجتماعی بوده است که علی رغم گستردگی و پیچیدگی آن، هیچگاه پذیرفته نشد. بر پایه گرایش شعر معاصر فارسی به اجتماع، بسیاری از مسائل تاریخی را به خوبی می توان در شعر این دوران پیگیری کرد. به واقع میان تاریخ معاصر ایران با شعر این دوره، ارتباطی تنگاتنگ وجود دارد. از این رو به بررسی، تبیین و تحلیل مداخلات دولت های استعماری، به ویژه دولت استعماری انگلیس و مقاومت علیه این مداخلات می پردازیم تا ضمن دریافت علل و انگیزه های این مقاومت ها از منظر شعر و شاعران و آشنایی بیشتر با استعمار، عاطفه، احساس و ادراک ایرانیان را نیز دربارة استعمار انگلیس بیشتر بشناسیم.