نادر پروین
انقلاب مشروطیت نقطه عطفی در تاریخ ایران محسوب میشود؛ ازجمله نتایج این انقلاب، بروز اختلافات و درگیریهایی میان موافقان و مخالفان آن بود که برخی از این درگیریها به درون خانواده قاجار باز میگردد. کسانی چون سالارالدوله، پسر سوم مظفرالدین شاه، که سالها در غرب کشور حاکمیت داشت در هر فرصتی، به هواخواهی گروهی چه مشروطهخواه و چه مستبد شورش میکرد. و در این راه به دلیل نفوذش در مناطق غربی کشور، ایلاتی را با خواسته های خود همراه ساخته بود. از این رو ایلات غرب کشور نقش محوری در شورش سالارالدوله داشتند. در این بین کرمانشاه، یکی از مراکز اصلی کردها و ایلهای سنجابی، زنگنه، گوران و ازجمله کلهر در شورش سالارالدوله از جایگاه ویژهای برخوردار است. گفته میشود ایل کلهر، بزرگترین ایل غرب کشور بوده است و بیش از ۹۵ درصد مردم آن، اهل تشیع میباشند. در این مقاله کوشیدهایم مسائلی همچون هدف و انگیزه اصلی سالارالدوله از شورش، تأثیر ایلات و عشایر غرب کشور در برانگیختن سالارالدوله به شورش علیه حکومت مشروطه و همچنین نقش یکی از مهمترین ایلات غرب کشور یعنی ایل کلهر به ریاست «داوود خان سهامالممالک» در شورشهای سالارالدوله را مورد توجه قرار دهیم. فرض ما این است که هدف سالارالدوله همانا رسیدن به تاج و تخت بوده است نه ضدیت مطلق با حکومت مشروطه و نه کمک به برادرش محمدعلی شاه برای به تخت نشاندنوی. داوودخان سهامالممالک نیز با اطلاع از تاریخ گذشته ایران که ایلات و عشایر در کانون تحولات سیاسی نظامی بودند و با علم به اینکه اکثر خاندان حکومتگر ایران در اطلاع گذشته و حتی در دوره قاجاریه اساس ایلیاتی و عشیرهای داشتند، به دنبال سهمی اساسی در تحولات تاریخ معاصر ایران بود. از نظر او سالارالدوله وزنه و حربه خوبی بود که داوود خان در میتوانست به آن تمسک جوید؛ گرچه بنابر دلایلی که در پی خواهد آمد، داوودخان این راه دچار تضاد عقیده شد. هر چند او در شورش اول سالارالدوله سعی در سرکوب وی داشت، اما در شورشهای بعدی سالارالدوله نه تنها به حکومت مشروطه پشت کرد، بلکه خود وی نیز با سالالارالدوله همنوا و همساز شد. در این تحقیق، مباحث به صورت موازی مطرح شدهاند؛ یعنی از یک طرف شورشهای سالارالدوله با تمام جوانب و تمامی عوامل تأثیرگذار در آن بررسی شده است و از طرف دیگر ضمن تشریح نقش ایل کلهر در شورشهای سالارالدوله، پیشینه و تاریخچه این ایل مهم مورد توجه قرار گرفته است.
از جمله موضوعات اجتماعی و سیاسی در دوران معاصر، جنبش های گریز از مرکز برخی از قبایل، طوایف و اقوام است. این مسئله به خودی خود نمی توانست به عنوان مشکل سیاسی مطرح باشد؛ اما هنگامی که اوضاع به وخامت می گرایید این جنبشها از سوی یک یا چند کشور بیگانه حمایت می شدند. از سوی دیگر رهبران این جنبشها که برکشیده قدرتی بیگانه بودند و از نظر داخلی، اقتداری شکننده و مبتنی بر ساختار سنتی داشتند، با به میان کشیدن خواسته های واهی و بی مورد همواره حکومت های مرکزی را به چالش می کشاندند. شورش مهاباد (کردستان) به رهبری قاضی محمد در دوره پهلوی دوم از این مقوله استثنا نیست. چنین شورشی نشان داد که تا چه حد حکومت پهلوی در اعمال حاکمیت بر اتباع خود ناتوان بوده هیچ پیوندی با مردم کشور خود ندارد. باید گفت در فرهنگ سیاسی آن زمان اتکا به نیروی مردمی موضوعی کاملاً ناشناخته بود. گرچه این شورش به دلیل اتکا به قدرت شوروی فاقد اصالت بود، ولی خود مبین ناسازگاریها و ناکامی های رژیم پهلوی در عرصه سیاست خارجی و داخلی بود. در این مقاله کوشش شده ضمن بررسی روند شکل گیری حرکت سیاسی قاضی محمد، سیاست حکومت شوروی و انگلیس در قبال این شورش توضیح داده شود و در پایان نیز روند فروپاشی آن بررسی شود.
یکی از مهمترین رخدادهای تاریخ ایران در دوره پهلوی دوم، ملی شدن صنعت نفت و کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ است. چگونگی و شرح حوادث مرتبط با ملی شدن صنعت نفت و کودتای ۲۸ مرداد از زوایه های مختلف بررسی شده است اما به ابعاد این حوادث در استانهای کشور کمتر پرداخته اند. چراکه در هر یک از شهرهای ایران هم زمان با ملی شدن صنعت نفت حوادث مختلفی روی داده است که در این میان نقش مردم و شهربانی و نیروهای نظامی کرمانشاه در حوادثی که منجر به ملی شدن صنعت نفت، قیام ۳۰ تیر و کودتای ۲۸ مرداد شده بود قابل طرح و کنکاش فراوان است. به جرئت می توان گفت یکی از عوامل مهم در پیروزی اولیه دکتر مصدق و آیت الله کاشانی فعالیت حامیان این دو در کرمانشاه بود و در عین حال نیروهای شهربانی و نظامی مستقر درکرمانشاه نیز نقش مهمی در کودتای ۲۸ مرداد داشتند. می توان مهمترین نیروهای تأثیرگذار در ملی شدن صنت نفت، قیام ۳۰ تیر و در نهایت کودتای ۲۸ مرداد را در کرمانشاه به دو گروه کلی تقسیم کرد: نیروهای خودجوش مردمی و بزرگان و اعیان کرمانشاه که از ملی شدن صنعت نفت و دولت دکتر محمد مصدق حمایت می کردند و در راه مبارزه با رژیم شاه پیشق دم بودند و با بهره گیری از مطبوعات محلی به دفاع از دولت مصدق می پرداختند و در طرف مقابل، نیروهای وابسته به جهانشاه صمصام، استاندار کرمانشاه و افراد تیپ کرمانشاه به فرماندهی سرهنگ تیمور بختیار که برای سرنگونی دولت مصدق از هیچ اقدامی فروگذار نمی کردند؛ به طوری که بختیار یکی از مهره های اصلی کودتای سپهبد زاهدی به شمار می رفت. حال در این مقاله تلاش شده تا ابعاد و زوایای مختلف این رخداد به طور مفصل بررسی و کاویده شود، و با روشن ساختن قصد و منظور هر یک از گروههای فوق از شرکت در حوادث مختلف، مشخص شود که چگونه مأمورین رژیم و کودتا درهمه شهرها به خصوص کرمانشاه با فعالیت های از پیش تعیین شده کودتای ۲۸ مرداد را طراحی و برنامه ریزی کردند.
شناخت و تبیین هر واقعیت مستلزم درک پدیده های اجتماعی و روابط على بین آنها و تشخیص جریانهایی است که با فعالیت بنیادین خود آنها را شکل می دهند. تاریخ ایران در
جنگ جهانی اول یکی از رخدادهای کم شناخته دوران معاصر است. در این میان به خصوص اوضاع استانها و شهرها، و حرکتها و جنبشهایی که له یا علیه ایران شکل می گرفت قدری مبهم تر به نظر می رسد، اما واقعیت آن است که تاریخ ایران در جنگ جهانی اول پر از حلقه های مقاومت و مبارزات ضداستعماری مردم است.| مبارزات ملت ایران در جنگ جهانی اول و اثرات آن در کشورهای منطقه سبب شد که استعمار تدبیر دیگری برای بقای خود در این منطقه بیندیشد. در مورد این دوره گفته شده است که ایران در جنگ جهانی اول سعی نمود از طریق سیاست بی طرفی از آتش جنگ جان سالم به در برد ولی ضعف داخلی و در نتیجه عدم رعایت حقوق بی طرفی توسط متفقین ، به شکست این سیاست انجامید. ولی تجزیه و تحلیلی کلی و تاریخی ، ابعاد سیاسی و اجتماعی دیگری را به ما می نمایاند؛ اولا سیاست بی طرفی مربوط به اوایل جنگ جهانی بود و بعدها این سیاست مخالفان جدی پیدا کرد، هر چند در همان ابتدا نیز مورد توافق نخبگان نبود؛ در ثانی عده ای میهن دوست بدون توجه به سیاست بی طرفی و علیه دولتهای متجاوز اقداماتی صورت دادند که جریان مهاجرت گروهی از رجال و نمایندگان مجلس سوم از تهران که به تشکیل دولت مهاجر (ملی) به ریاست رضاقلی خان نظام السلطنه مانی در کرمانشاه انجامید و پیوستن عده ای از مردم و عشایر کرمانشاه به این حرکت ، در این چارچوب می گنجد. چرا و چگونه جریان مهاجرت پیش آمد؟ چرا مهاجرین ، کرمانشاه را برای تشکیل دولت مهاجر (ملی) بر گزیدند؟ عوامل شکل گیری این دولت و سیاست متفقین و متحدین در قبال آن چه بود؟ و بالاخره فرجام دولت مهاجر چه شد؟ فرض ما بر این است : هر چند جریان مهاجرت در بدو امر کاری پسندیده نبود اما حوادث بعدی و اقدامات مهاجران و ملیون در برابر متفقین و دفاع از کیان و استقلال ایران نه تنها رخدادی قابل دفاع ، بلکه برای حفظ استقلال سیاسی و اقتصادی ایران اقدامی ضروری بود. نکته ای که به تقویت این فرضیه کمک می کند این است که اگر جریان مهاجرت و طرفداری ملیون و دمکراتها از آلمان و متحدین پیش نمی آمد، در آن صورت آلمان و عثمانی ، غرب و شمال غربی ایران را به همان طور که انگلیس و روسیه ، جنوب و شمال ایران را به تصرف در آورده بودند- مورد تهدید مستقیم قرار می دادند و طرفین جنگ در مورد تقسیم ایران به تصمیمی واحد می رسیدند. در این مقاله سعی شده است به سؤالات فوق بر اساس اثبات یا رد فرضیه یاد شده پاسخ داده شود، آن گاه در بخش پایانی از بحثهای مطرح شده ، نتیجه نهایی حاصل گردد.
تهران، خیابان شهید دستگردی (ظفر)، نبش گوی آبادی، پلاک 75 تلفن 26705079 - 26705089
© کلیه ی حقوق مادی و معنوی متعلق به موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی می باشد.