فصلنامههای وزین شما به دستم رسید. همان دیروز در جلد نخستین آن نوشتههای شهید دکتر فاطمی را مطالعه نمودم. در مناظره [ای] که چند ماه قبل در «مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران» یا آقای خازنی، رئیس دفتر شادروان دکتر مصدق داشتم، بدان جهت که در گفتارهای خود مخصوصا با مرحوم عبدالله برهان ادعا فرموده بودند که عصر 27 مرداد 32 من (سالمی) نزد دکتر مصدق نبودهام، به آقای خازنی عرض کردم که غیر از دولتسرای دکتر مصدق، هفت مرتبه به من با دکتر مصدق در منزلشان ملاقات داشتهام که اغلب با اشخاص مختلف مثلا با زنده یاد آیتالله کاشانی یا دایی شهیدم سید مصطفی کاشانی، مرحوم مهندس زیرکزاده یا مرحوم دکتر سنجایی و دیگران حتی یک مرتبه هم به معیت دو دانشجوی پان ایرانیستی و حزب زحمتکشانی، که تصور میکنم باید هنوز در قید حیات باشند و اگر از مناظره ما آگاه شدند از سر شرافت از خودشان خبر بدهند که هنگام دیدار با دکتر مصدق هیچ کدام ا ما سه نفر جنابعالی را، آقای خازنی، رؤیت نکردیم و آقای خانی پاسخی نداشتند. اما در جلسهء معارفه با لهجهء شیرین ترکی خود فرمودند که روزی دکتر مصدق از من (خازنی) خواست که عقیدهء شما راجع به فاطمی چیست؟ من (خازنی) گفتم لیاقت همکاری با شما را ندارد. دکتر مصدق فرمودند که: اطباء به من (دکتر مصدق) گفتهاند که ایشان مدت زیادی زنده نیست.