تفکر سیاسی جدیدی که در عصر مشروطه خودنمایی می کرد، بازتاب دورانی از حیات فکری - اجتماعی بشر غربی بود که پیوند خود را با تفکر معنوی بریده و طبیعت را به مثابه معدن انرژی تلقی می کرد. در این دوران نگرشی بر غرب حاکم است که نسبت انسان و
طبیعت و خدا به گونه ای کاملا متفاوت و با دید استثماری تعریف می شود. هم زمان با تحولات در غرب ، در ایران افرادی پا به عرصه اجتماعی گذاشتند که تنها ظاهر غرب و تمدن آن را می دیدند. آنان بدون توجه به مبانی «معرفت شناختی» و «هستی شناختی » تمدن جدید، خود و فرهنگ خودی را فرسنگها دور از آن می دیدند، و زندگی را در آرزوی رسیدن به آنها سپری می کردند. آنان در جهت گیریهای فکری - سیاسی ، تمام نگاه خود را به غرب دوخته بودند، و آن را نه تنها برای ایران ، بلکه برای دیگر کشورها نیز «بهشتی زمینی » معرفی می کردند. آنان بی هیچ نسبتی با تفکر جدید و آگاهی از روح «بشر انگاری » آن تمدن ، تنها شیفته «مدرنیسم» بودند؛ و غفلت از این مبانی ، آنان را همواره به «تقلید» و «اقتباس » سوق می داد. شیفتگی زیاد به مدرنیسم بود که آنان را از پرسشگری دور نگاه داشت و از نقد آن در موضع صاحبان فکر و نظر غافل کرد. و شاید همین نکته اساسی ترین دلیل بر سنگین شدن کفه تراز و به نفع «تجدد» و «تجددگرایی » در ایران آن دوران باشد. اما حساسیت عالمان دینی روشن بین در عصر مشروطه این توازن را به هم زد. آنان که با درک عمیق از مبانی و اصول اندیشه دینی به سراغ استیفای حق برخاسته بودند، با ارائه تئوریهای جدید توانستند این بار کفه ترازو را به نفع «سنت پویا» سنگین کند. از این رو برخی از مصلحان و عالمان دینی در هر زمان گامها از روشنفکران متجدد غرب گرا و مدعیان تجدد جلوتر بوده اند؛ چه در شناخت جریانات ، و چه در جهت گیریهای سیاسی - اجتماعی . آنان نه تنها مرعوب ظواهر رنگین غرب نشدند، بلکه آن را در هر حالتی برای جوامع اسلامی مضر و خطرناک می دانستند. و تا «پای دار» در برابر فزون خواهیهای «مستفرنگ » مآبان ایستادند. کتاب مدینة الاسلام روح التمدن ، نمونه ای مکتوب از مقاومت دین باوران است که تعارض تجدد اروپایی» و «سنت پویای اسلامی » را به تصویر کشیده است . مدینة الاسلام به واقع بازتاب گفتمان «سنت و تجدد» در دهه سوم عصر مشروطه می باشد که مرحوم شیخ احمد شاهرودی با گذر از گرد و غبارهای دو دهه تعارض به نگارش و گزارش آن پرداخته است . این مقاله ضمن پرداختن به مباحث کتاب مدینة الاسلام روح التمدن، انقلاب مشروطه را از دیدگاههای مختلف مورد نقد و بررسی قرار می دهد و به بازتاب گفتمان سنت و تجدد در دهه سوم عصر مشروطه می پردازد. ادبیات حاکم بر این مقاله ، بر گرفته از ادبیات حاکم بر کتاب مدینة الاسلام روح التمدن است و از آنجا که این کتاب از دسترس اکثر محققین محترم دور است ، لذا روح حاکم بر کتاب در این مقاله نیز حفظ شد تا خواننده گرامی با فضای کلی کتاب بیشتر آگاه گردد.