در مورد بسیاری از رجال عصر مشروطه و نقش آنها در تحولات مربوط به آن دوره، پژوهشهای عالمانهای صورت گرفته اما در عین حال به برخی شخصیتها التفات چندانی نشده است و آثار و نوشتهای که در شأن و منزلت آنها باشد، به رشته نگارش درنیامده است. از جمله این شخصیتها ابوالحسنخان معاضدالسلطنه است که به رغم تلاشهای مجدانهاش در مبارزه علیه استبداد حکام قاجار و همچنین سلطه دو کشور استعماری وقت، روس و انگلیس کمتر مورد توجّه و عنایت محققان و اصحاب قلم قرار گرفته است. در نوشتار حاضر سعی خواهد شد با اتکا به منابع و مآخذ متقن تاریخی، بخشی از فعالیتهای سیاسی و فرهنگی وی و ارتباط مستمر او با برخی از انجمنها و کانونهای آزادیخواهی مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد.