در بررسی تاریخ انجمنهای مخفی و سازمانهای ماسونی دوران مشروطه با سه شخصیت مواجهیم که از برخی جهات، از جمله تعلق به کسوت روحانیت، مشابهت دارند: شیخ ابراهیم زنجانی، سید اسدالله خرقانی و سید محمد کمرهای. این مقاله به معرفی مختصر شیخ ابراهیم زنجانی اختصاص دارد. منابع مورد استفادهام، مجموعه کامل خاطرات انتشار نیافته زنجانی و دهها رساله منتشر نشده اوست که بیش از پنجهزار صفحه دستنویس را شامل میشود.
ابراهیم قزلباش زنجانی به سال 1272 ق در روستای سرخدیزج سلطانیه، در پنج فرسنگی شرق زنجان، بهدنیا آمد. پدر و خویشانش از خردهمالکین منطقه بودند و در روستای خود «ریاست و ثروتی» داشتند. مادر زنجانی از خاندانهای کهن روستایی بود و از حیث نسب بر پدر برتری داشت. او از اعقاب سران طایفه استاجلوی قزلباش بود که در زمان صفویه در طارم سکنی گزیده بودند. به این دلیل بعدها زنجانی نام خانوادگی «قزلباش» را برگزید.
زنجانی در هشت سالگی به مکتب رفت و خواندن و نوشتن فارسی و قرآن و عربی را فراگرفت. شانزده ساله بود که قحطی بزرگ 1288 ق فرارسید و روستای زنجانی را، بهسان تمامی شهرها و روستاهای ایران، به نابودی کشید. زنجانی در خاطرات خود شرح مفصلی از این قحطی به دست داده است.
خانواده زنجانی در جریان قحطی تمامی ثروت خود را از دست داد. در زمستان 1288ق پدر به دلیل صدمات وارده درگذشت و مادر سرپرستی دوازده فرزند را به دست گرفت. در این میان، زنجانی ضعیفالبنیه بود و توان کار سنگین نداشت. لذا، در روستای ونونان و سپس بوجی، از توابع طارم سفلی، به مکتبداری مشغول شد. در اوایل 1292ق به روستای بزرگ هیدج رفت و در مدرسه آخوند ملا علی و در محضر مدرسین فاضلی چون حاج ملا قربانعلی و حاج میرزا ابوالمکارم هیدجی به تحصیل پرداخت. زنجانی، از هوش و حافظهای برتر از حد متعارف برخوردار بود، و همین سبب موفقیت در تحصیل و جلب توجه استادان و همگنان به او میشد. او در سال 1294ق برای ادامه تحصیل به شهر زنجان رفت و در محضر آقا عبدالصمد دیزجی تلمذ کرد و در زمره طلاب مورد علاقه وی جا گرفت. در اوایل 1296ق با دختری بهنام سکینه ازدواج کرد که پس از هجده سال زندگی مشترک درگذشت و زنجانی زنی دیگر اختیار کرد. او آرزویی بزرگتر از ادامه تحصیل در حوزه علمیه نجف نداشت و سرانجام به آرزوی خود دست یافت. در ذیقعده 1296 عازم نجف شد و تا محرم 1305 در عتبات ماند
سالهای اوّلیه پس از سقوط محمدعلی شاه، اوج رونق کار زنجانی است. در پاییز 1327ق مجلس دوّم گشایش یافت که زنجانی یکی از قهرمانان آن بود. در این زمان، زنجانی به تأسیس عدلیه جدید مشغول شد و اندکی بعد در زمره بنیانگذاران حزب دمکرات قرار گرفت.
زنجانی در صف مخالفان سرسخت قرارداد 1919 بود. سرانجام، در 4 تیر 1299/ 8 شوال 1338 دولت وثوقالدوله سقوط کرد. از دید زنجانی، استعفای وثوقالدوله به دلیل منفوریت شدید او و به صلاحدید انگلیسیها بود. از این زمان انگلیسیها طرح کودتای 3 حوت 1299 را آغاز کردند. زنجانی نیز، مانند یحیی دولتآبادی، از سازمانی مخفی بهنام «کمیته آهن» نام میبرد که برای تدارک کودتا ایجاد شده بود.
زنجانی در نوشتههای آن زمان، کودتا را طرحی انگلیسی و رضا خان سوادکوهی را چهره برکشیده انگلیسیها میخواند: