داوود میرمحمدی
«جنبش» اجتماعی و سیاسی، کوشش و رفتار جمعی نسبتاً منظم، سازمانیافته و بادوامی است که مبتنی بر اندیشه و برنامه قبلی و تعریف شده بوده و به شیوه انقلابی یا اصلاحی برای رسیدن به هدف اجتماعی- سیاسی و یا پیشبرد آن هدف و یا مقاومت در برابر دگرگونی در یک جامعه صورت میگیرد. در همین راستا «جنبش» یا «نهضت» با ماهیت «اسلامی» عبارت از تلاش و کوشش جمعی و نسبتاً منظم برای پیشبرد اهداف اسلامیکه طی آن اسلامگرایان برای تحقق عملی قوانین و احکام اسلامی در تمامی زمینهها از طریق در اختیار گرفتن زمینهها و بسترهای اجتماعی وقوع این نهضت ارایه نماید. در این معنا واقعه پانزده خرداد را میتوان نهضت و یا جنبش با ماهیت اسلامی و رویکرد سیاسی و اجتماعی دانست که واجد تمام خصوصیات و ویژگیهای یک جنبش میباشد. این مقاله بررسی و پاسخگویی به «علل و زمینههای اجتماعی» وقوع نهضت پانزده خرداد را به عنوان پرسش اساسی دستمایه مطالعه خود قرار داده و بدنبال آن است تا با بهرهگیری از روش «اسنادی – تاریخی» و با مراجعه به متون و منابع دست اول موجود از منظر «جامعه شناختی تاریخی و سیاسی» تحلیلی ارایه نماید. تسلط دول اروپایی به ویژه انگلیس و بعد از آن آمریکا بر ایران، با دو نوع مقاومت در ایران روبرو شد؛ یکی مقاومت با محتوای ملیگرایانه که توسط روشنفکران و تحت تأثیر تفکر و جریان مدرنیسم غرب و آموزههای ملی انجام گرفت و دیگری مقاومت با ماهیت دینگرایانه که ریشه در تمدن و فرهنگ بومی ایران داشت و بنمایههای اصلی آن را آموزههای دینی و مذهب تشیع و فرهنگ بومی تشکیل میداد. نهضت پانزده خرداد در زمره نوع دوم محسوب میشود که دارای جوهره دینی و اسلامی بوده، ایدئولوژی آن نیز، همانند انقلاب اسلامی، گفتمان سیاسی شیعه است که به عنوان گفتمان غالب در انقلاب اسلامی چهره نمود و بر بسترهای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی شکل گرفت و خود در یک فرایند دیالکتیک علت و زمینهساز تحولات ساختاری بعدی در ایران از جمله پیروزی انقلاب اسلامی گردید. جنگ جهانی اول و فروپاشی سلسله قاجار، اشغال نظامی ایران، بروز قحطی، گرسنگی، بیماری و مرگ و میر در طول سالهای 1296 تا 1342 ه.ش و در نتیجه سقوط و فروپاشی اقتصادی و اجتماعی ایران، تجاوز به مال و ناموس مردم در طول سالهای اشغال، شکلگیری و ظهور دولت مدرن در ایران و سیاستهای غربگرایانه و نهادسازیهای جدیدی که نه تنها سنخیتی با گفتمان دینی و اسلامی نداشتند، بلکه در تعارض با این گفتمان قرار میگرفت مانند تصویب و اجرای قانون انجمنهای ایالتی و ولایتی و کاپیتولاسیون و تجربه تلخی که در اذهان مردم ناشی از حضور مستشاران آمریکا در ایران بر جای گذاشت، سیاستهای فرهنگی و اجتماعی که پیامد آنها تقابل گفتمان اسلامی و غربی، بهم خوردن بافت دینی، سنتی و ساختار جمعیتی کشور و بحران هویت جمعی در ایران گردید و شکلگیری اقتصاد تکپایهای و متکی بر نفت و وابستگی اقتصادی به بیگانگان و بروز شکاف طبقاتی، بخشی از علل و زمینههای اقتصادی و اجتماعی محسوب میشوند که بسترساز وقوع نهضت پانزده خرداد به حساب میآیند. ما در این مقاله به صورت مختار فقط به زمینههای اجتماعی وقوع نهضت پانزده خرداد میپردازیم و بررسی در مورد سایر علل و زمینهها را به دیگر پژوهشگران علاقهمند میسپاریم.
تهران، خیابان شهید دستگردی (ظفر)، نبش گوی آبادی، پلاک 75 تلفن 26705079 - 26705089
© کلیه ی حقوق مادی و معنوی متعلق به موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی می باشد.