نفوذ استعمار انگلیس در کشورهای آسیایی و به ویژه ایران ریشه در ادوار تاریخ به خصوص از دوره صفویه به بعد دارد و در سدههای نوزدهم و بیستم میلادی سیاست مداخلانهجویانه انگلیس آشکارتر میگردد. با وقوع جنگ جهانی اول، کشور ایران و به دنبال آن استان فارس در فضای ایجاد شده از این جنگ خانمانسوز قرار گرفت و از آن پس اقدامات و دخالتهای انگلیس و روسیه در ایران بیشتر شد که از آن جمله تشکیل پلیس جنوب (S.P.R) در سال 1916 میلادی /1294ش به دست انگلیسیها در جنوب ایران بود. این سازمان ابتدا شامل افسران ژاندارمری و در ادامه، افسران انگلیسی با سربازانی ایرانی و هندی، به فرماندهی سر پرسی سایکس بوده است. هدف از تأسیس این سازمان، جلوگیری از فعالیت آلمانها و عثمانیها در جنوب ایران، تأمین امنیت راههای جنوبی ایران برای انگلیسیها و نگه داشتن منابع نفتی ایران زیرسلطه انگلیسیها بود و در مجموع، راه نفوذ بیشتر انگلیسیها را هموار میکرد. بهانه انگلیسیها برای تشکیل پلیس جنوب، زدودن ناامنی از استانهای فارس و بوشهر بود. هدف تحقیق حاضر، بررسی واکنشهای داخلی ایرانیها اعم از دولت ایران، علما و روحانیون و مردم جنوب ایران و به ویژه مردم استان فارس در برابر تشکیل پلیس جنوب با تأکید بر منطقه فارس است و میخواهد نشان دهد که تشکیل پلیس جنوب، نوعی زیرسئوال بردن استقلال ایران و دخالت یک کشور خارجی در ایران بود و دولت ایران در اعتراض به تشکیل پلیس جنوب، دیپلماسی فعالی داشته است و تمام کابینههای دولت ایران، هم زمان با فعالیتهای این سازمان، مخالفتهای زیادی نشان میدادهاند. گفتنی است که انگلیسیها زمانی اقدام به تشکیل پلیس جنوب کردهاند که مجلس شورای ملی تعطیل بود و در فترت بین دورههای سوم و چهارم قرار داشت. روش به کار رفته در این تحقیق، روش توصیفی تحلیلی با استفاده از منابع دست اول تاریخی است